طراحی تجربه های کاربری در سایت تان
چرا تجربیات کاربری در بازاریابی مفهومی حیاتی است؟
شاید برای شما هم این تجربه پیش آمده باشد که هنگام بازدید از یک فروشگاه، نتوانید آنچه که به دنبالش بودید را پیدا کنید. همه جا را جستجو میکنید اما همه چیز کاملاً بی نظم است. سعی میکنید از دیگران کمک بگیرید اما هیچ کس برای راهنمایی شما در فروشگاه نیست. در نهایت خسته و با دست خالی فروشگاه را ترک میکنید.
این یک تجربه منفی برای شما بوده و به احتمال زیاد هرگز دوباره به آن فروشگاه نخواهید رفت.
حالا به یک تجربه مثبت که در فروشگاه دیگری داشتید فکر کنید. فروشگاهی که در آن همه چیز به خوبی سازماندهی شده و در جای درست و مناسب قرار گرفته و به محض ورود میتوانید تشخیص دهید که هر محصولی کجا قرار دارد. هر آنچه که لازم داشتید را پیدا میکنید، خریدتان را انجام میدهید و فروشگاه را با خوشحالی ترک میکنید.
تفاوت بین یک تجربه کاربری خوب و بد همین است. تجربه کاربری خوب باعث فروش محصولات و حفظ رضایت مشتریان میشود اما تجربیات کاربری ضعیف باعث خستگی و سردرگمی کاربران و کاهش درآمد میشود.
در دنیای دیجیتال، تجربیات کاربری به تجربههایی گفته میشود که یک فرد در وبسایت شما کسب میکند و موضوعات زیادی را در برمی گیرد از جمله ساختار، نحوه مرور، طراحی، محتوای سایت و بسیاری از موارد دیگر.
سایت شما ستون فقرات استراتژی بازاریابی شماست – ۸۶٫۶ درصد از مشاغل کوچک و متوسط در امریکا بر این باورند که وبسایت آنها مهم ترین دارایی آنها در زمینه بازاریابی دیجیتال است.
بنابراین، ایجاد تجربیات کاربری خوب در وبسایتتان در همه انواع بازاریابی اهمیت دارد اما هنگام استفاده از بازاریابی مفهومی (یا زمینه ای) اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بازاریابی مفهومی بر نیازها، عادات و اهداف بازدیدکنندگان تمرکز دارد تا تجربیات شخصی در وبسایت برای آنها ایجاد کند که متناسب با خود آنها ایجاد شده باشند. تحقیقات نشان داده که ایجاد تجربیاتی شخصی برای افراد در وبسایت میتواند منجر به افزایش ۱۹ درصدی فروش شود. بنابراین ایجاد وبسایتی شخصی سازی شده به همراه تجربیات کاربری خوب با استفاده از بازاریابی مفهومی میتواند مزایای زیادی برای کسب و کار شما داشته باشد.
اما برای ایجاد تجربیات کاربری فوق العاده در وبسایتتان چه کارهایی باید انجام دهید؟
وبسایتی با تجربیات کاربری خوب، به بازدیدکنندگانش کمک میکند تا به اهدافشان برسند. وبسایت شما باید متناسب با بازدیدکنندگان سایتتان طراحی شده باشد تا آنها را به سمت سایت شما هدایت کرده و به گونهای راهنمایی کند تا تبدیل به مشتری شما شوند.
بنابراین اولین و مهم ترین استراتژی شما در زمینه تجربیات کاربری باید درک نیازهای بازدیدکنندگان سایتتان باشد. چالش ایجاد تجربیات کاربری خوب، همسو کردن اهداف کسب و کارتان با نیازهای بازدیدکنندگان است.
بازاریابی مفهومی راه خیلی خوبی برای ایجاد تجربیات کاربری شخصی سازی شده در وبسایتتان است و به شما کمک میکند تا محتوایی درست و مناسب را در زمان مناسب به دست افراد مناسب برسانید و به این ترتیب تجربیات کاربری مثبتی برای تمام بازدیدکنندگان سایت ایجاد کنید.
چطور تجربیات کاربری مثبتی ایجاد کنیم؟
چه بازاریاب باشید یا توسعه دهنده، طراح و یا هر نقش دیگری داشته باشید خواسته همگی ما ایجاد تجربیاتی فوق العاده در وبسایتمان است. اما چطور میتوان از ایجاد تجربیاتی مثبت برای تمام بازدیدکنندگان مطمئن شد؟
خوشبختانه استانداردهایی تحت عنوان استانداردهای بین المللی سودمندی وجود دارند که میتوانند به شما برای ارزیابی وبسایتتان از دید بازاریابی کمک کنند. در ادامه پنج ویژگی که سایت شما برای ایجاد تجربیات کاربری خوب باید داشته باشد را معرفی میکنیم:
- سایت شما باید مفید باشد
- سایت شما باید بصری (قابل درک) باشد
- سایت شما باید یکپارچه و منسجم باشد
- سایت شما باید دسترس پذیر باشد
- سایت شما باید جذاب باشد
در ادامه این ویژگیها را دقیق تر بررسی میکنیم.
مفید بودن سایت
اول از همه، سایت شما باید مفید باشد. وقتی مردم از سایت شما بازدید میکنند ممکن است به دنبال پاسخ یک سوال، پیدا کردن یک تعریف یا به دنبال انجام کاری باشند. با ارائه محتوایی که به بازدیدکننده مرتبط باشد – یعنی محتوایی متناسب با مراحل مختلف خط سیر خریدار – وبسایت شما مفید خواهد بود.
خط سیر یا مسیر حرکت خریدار یک فرایند تحقیقاتی است که یک فرد آن را طی میکند تا در نهایت به خرید منتهی شود. محتویات وبسایت شما به سوالات بازدیدکنندگان پاسخ میدهد و به آنها کمک میکند تا به سمت تصمیم خرید حرکت کرده و تبدیل به مشتری شوند.
مسیر حرکت خریدار به سه مرحله تقسیم میشود: مرحله آگاهی، مرحله توجه و مرحله تصمیم گیری.
در مرحله آگاهی، مشتری بالقوه شما مشکلی که نیاز به حل آن دارد را شناسایی میکند. سپس شروع به تحقیق درباره این مسئله میکند تا آن را بهتر درک کرده و ساختار مشکل را مشخص کند.
در مرحله توجه، مشتری بالقوه ایدهای واضح درباره مشکل دارد. همچنین درباره تمام راهکارهای بالقوه مسئله تحقیق کرده است.
در مرحله تصمیم گیری، مشتری بالقوه تمام راه حلهای مختلف را ارزیابی کرده و باید یکی از آنها را برای حل مشکل خودش انتخاب کند.
مسیر حرکت خریدار نشان میدهد که برای خریداران مختلف در مراحل مختلف فرایند خرید، محتوای خاصی جذابیت خواهد داشت.
اما نباید مشتریان فعلی خودتان را فراموش کنید. گاهی اوقات آنها هم از سایت شما بازدید میکنند. وبسایت شما با ارائه تجربیات مناسب و محتوای مناسب میتواند به راضی نگه داشتن مشتریان کمک کند.
محتوای مفید و مناسب برای مشتریان فعلی میتواند بسته به نیازهای مشتریان شما منجر به فروش بیشتر شود. ۵۳ درصد از بازاریابها بر این باورند که ارتباط مستمر و پرورش دادن مشتریان فعلی تاثیرات متوسط تا چشمگیری بر درآمدشان داشته است.
با استفاده از بازاریابی مفهومی، محتویات وبسایتتان را متناسب با نیاز هر بازدیدکننده طراحی میکنید و میتوانید اطلاعات مفیدی به آنها ارائه کنید. شما میتوانید یک تجربه کاملاً شخصی سازی شده ایجاد کنید که به صورت خودکار محتوایی متناسب با مسیر حرکت خریدار به وی نمایش دهد؛ بدون اینکه نیاز باشد خود شما مشتری را به سمت این محتوا هدایت کنید.
بصری بودن (قابل درک) سایت
ویژگی مورد نیاز بعدی بصری بودن وبسایت است. اگر بازدیدکنندهای اطلاع نداشته باشد کجا را بررسی کند یا چه بخشی برای او مناسب است ممکن است این شرایط منجر به گیج و کلافه شدن او شود.
اگر به دنبال انجام یک ارزیابی سریع از وبسایتتان هستید، نرخ دفع (bounce rate) را ارزیابی کنید. نرخ دفع، تعداد بازدیدکنندگانی را مشخص میکند که فقط از یک صفحه بازدید میکنند و بدون بازدید از صفحه دیگری سایت شما را ترک میکنند.
بالا بودن نرخ دفع یعنی وبسایت شما بصری و قابل درک نیست. بازدیدکنندگان نمیتوانند اطلاعات مناسب را پیدا کنند، بنابراین سایت شما را ترک کرده و به سایت دیگری مراجعه میکنند.
هر چند هیچ استاندارد صنعتی برای تعیین سطح مناسب نرخ دفع وجود ندارد، اما نرخ دفع ۴۰ درصد یا کمتر از آن مناسب تلقی میشود.
یک وبسایت بصری سه المان اصلی دارد که عبارتند از:
اول: هر صفحه همزمان فقط به یک سوال پاسخ میدهد
وقتی سعی کنید در یک صفحه چندین راهکار و پاسخ مختلف عرضه کنید، صفحه بلافاصله برای بازدیدکننده شلوغ و گیج کننده میشود و این بر خلاف ویژگیهای تجربیات کاربری خوب است.
برای هر صفحه، در نظر بگیرید که ممکن است بازدیدکننده چه سوالاتی داشته باشد. محتوایی عرضه کنید که پاسخهای مناسبی ارائه کند؛ هر بار یک پاسخ.
به عنوان مثال، خیلی از بازدیدکنندگان صفحه اصلی سایت شما در مراحل اولیه مسیر حرکت خریدار قرار دارند. حتی ممکن است برای اولین بار از سایت شما بازدید کرده باشند. آنها را با بازدیدکنندگان صفحه محصولات یا خدماتتان مقایسه کنید که احتمالاً در مراحل بعدی مسیر حرکت خریدار قرار دارند.
مطمئن شوید هر صفحهای که در وبسایتتان ایجاد میکنید، فقط برای حل یک مشکل باشد.
دوم: هر صفحه هر بار از بازدیدکننده درخواست انجام یک کار را داشته باشد
اگر بازدیدکنندهای در صفحه “درباره ما” قرار دارد به وی پیشنهاد کنید که رضایت نامه مشتریان قبلی را مطالعه کند. اگر در صفحه محصولات یا خدمات قرار دارد از وی بخواهید ویدیوهای مربوط به مطالعات موردی را مشاهده کند. به این ترتیب مطمئن میشوید که بازدید کننده دقیقاً اطلاع دارد که باید چه کاری انجام دهد.
سوم: محتوا باید به گونهای باشد که بازدیدکننده را به صفحه مربوط به مرحله بعدی مسیر خریدار هدایت کند
سعی نکنید که در اولین بازدید، کاربران را به سمت راهنمای قیمتها هدایت کنید. هدف شما تبدیل کردن بازدیدکنندگان به مشتری است. بازدیدکنندگان را همان جایی که هستند ملاقات کنید نه جایی که شما میخواهید باشند.
حالا که چگونگی اطمینان از مفید بودن یک وبسایت را مرور کردیم، به ویژگی بعدی یک تجربه کاربری خوب میرسیم یعنی انسجام.
انسجام سایت
وبسایت شما برای ایجاد تجربیات کاربری مثبت باید منسجم باشد.
انسانها ذاتا آشناپنداری را میپسندند. به این پدیده اثر مواجهه صرف گفته میشود. هر چه با چیزی آشناتر باشیم، بیشتر آنرا میپسندیم.
با ایجاد انسجام در سراسر وبسایتتان میتوانید از این پدیده استفاده کنید. سعی کنید طراحی، رنگها، فونتها، طرح صفحات و محتوای سایتتان منسجم باشد. محتوای سایت نباید به صورتی باشد که بازدیدکنندگان مجبور باشند خودشان تشخیص دهند که مثلاً عبارات “دوره آزمایشی رایگان”، “بسته آزمایشی” و “بسته دمو” همگی به یک آیتم مشابه اشاره دارند.
تحقیقات نشان میدهد اگر اولین بازدید کاربران از یک وبسایت منجر به تجربهای منفی شود، ۴۰ درصد آنها دوباره به آن وبسایت باز نخواهند گشت.
اگر بازدیدکنندگان نتوانند محتوا یا نحوه مرور سایت شما را درک کنند، با خاطرهای بد وبسایت شما را ترک خواهند کرد. بنابراین همیشه سعی کنید در سرتاسر وبسایتتان تجربیات کاربری منسجمی ایجاد کنید.
ویژگی بعدی در دسترس بودن وبسایت است.
در دسترس بودن سایت
اگر با یک طراح سایت کار میکنید، وی باید استانداردهای دسترس پذیری سایت را رعایت کند از جمله موضوعاتی مثل خوانا بودن متنها روی دستگاههای مختلف، کنتراست رنگها و سایز فونتها. ابزارهای رایگانی هم هستند که برای ارزیابی دسترس پذیری وبسایتتان به شما کمک میکنند. با جستجوی عبارت website accessibility checker در گوگل گزینههای مختلف در اختیارتان قرار میگیرد.
دسترس پذیری به نحوه دسترسی به محتوا توسط بازدیدکنندگان هم ارتباط دارد.
در مطالعهای که توسط سایت HubSpot انجام شد، ۷۶ درصد از شرکت کنندگان پاسخ دادند که مهم ترین المان در طراحی وبسایت راحتی پیدا کردن اطلاعات است. مسلماً اگر نتوانید اطلاعات مفیدی را در یک سایت پیدا کنید وقت زیادی در آن سایت سپری نخواهید کرد.
با ایجاد منوهای مناسب و درست، به بازدیدکنندگان کمک کنید تا به آسانی اطلاعات موردنیازشان را پیدا کنند. اگر بازدیدکنندهای به دنبال صفحه قیمتها است، با ایجاد منوهایی منطقی که متناسب با نیازهای وی باشد، به او کمک کنید تا به سرعت صفحه مورد نظر را پیدا کند.
در سرصفحه و پاصفحه سایتتان یک منوی ناوبری (navigation menu) قرار دهید. این کار مرور سایت را آسان تر کرده و باعث میشود بازدیدکنندگان پس از مطالعه یک صفحه همچنان در وبسایت باقی بمانند.
یکی از سبکهای ناوبری مسطح یا عمقی را انتخاب کنید. مثال بالا نمونهای از ناوبری مسطح است که یک سطح دارد و تمام گزینههای منو در یک ردیف قرار دارند. مثال پایین ناوبری عمقی را نشان میدهد. اولین سطح ناوبری آیتمهای کمتری دارد اما هر آیتم منو یک زیرمنو دارد. هر سبکی را که انتخاب میکنید در هر صورت سادگی اهمیت زیادی دارد.
برای ساده نگه داشتن ناوبری سایت هر منو نباید بیشتر از ۷ آیتم داشته باشد و در اکثر مواقع نباید بیشتر از سه سطح زیرمنو وجود داشته باشد. سعی نکنید بیش از حد گزینههای مختلفی در اختیار کاربران قرار دهید زیرا اگر بازدیدکنندهها را گیج کنید آنها را از دست خواهید داد.
جذاب بودن سایت
نکته آخر اینکه وبسایت شما باید جذاب باشد؛ وبسایت شما نشان میدهد که شما چه کسی هستید و چه چیزی ارائه میکنید. به این ترتیب شما این شانس را دارید که اولین تاثیر را به بهترین شکل ایجاد کنید.
هر چند ممکن است خود شما بر تمام جوانب طراحی سایتتان نظارت نکنید اما باید بتوانید المانهای طراحی مهم را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید که وبسایتتان همچنان جذاب است.
منظور از جذاب بودن، پرزرق و برق یا پیچیده بودن نیست. یک طراحی ساده میتواند جذاب باشد. وقتی کاربران بتوانند با یک نگاه کلی هدف و محتوای یک صفحه را تشخیص دهند، تجربیات کاربری مثبتی برای آنها شکل میگیرد. از فضاهای سفید برای قالب بندی بصری اطلاعات مهم استفاده کرده و تمرکز خواننده را حفظ کنید. همچنین استفاده از تصویر مناسب هم راه خوبی برای انتقال حجم زیادی از اطلاعات است و باعث جذابیت بصری صفحه میشود.
هنگام ارزیابی جذابیت سایتتان، اصل بصری و قابل درک بودن آن را در نظر داشته باشید. هر صفحه باید یک هدف خاص داشته باشد بنابراین طرح و المانهای صفحه را با دقت انتخاب کنید.
تمام نکات مطرح شده برای ایجاد تجربیات کاربری خوب لازم هستند. سایت شما باید مفید، بصری، منسجم، دسترس پذیر و جذاب باشد. از این ویژگیها به عنوان راهنما جهت ارزیابی تجربیات کاربری در سایتتان استفاده کنید.
چگونه تجربیات کاربری را دوباره طراحی کنیم؟
حالا که متوجه شدید تجربیات کاربری خوب چه چیزهایی را شامل میشود، وقت آن رسیده که وبسایتتان را ارزیابی و طراحی مجدد کنید. قبل از شروع این پنج ویژگی تجربیات کاربری خوب را در نظر داشته باشید:
مفید بودن، بصری بودن، منسجم بودن، دسترس پذیر بودن و جذاب بودن.
این روش توسط تیم User Experience سایت HubSpot طراحی شده است. صرف نظر از بزرگی یا کوچکی تغییری که قصد دارید به سایتتان اعمال کنید – چه قرار باشد طراحی کل سایت را دوباره انجام دهید یا فقط چند المان را در یک صفحه تغییر دهید – میتوانید از این روش استفاده کنید.
اول از همه یک ارزیابی از محتوا انجام دهید. میتوانید این کار را با نگاشت محتوا به هر مرحله از مسیر حرکت خریدار انجام دهید. از فایل Content Audit Worksheet که در بخش منابع موجود است به عنوان راهنما استفاده کنید.
میتوانید با استفاده از این فایل ترکیب کلی محتوا را بررسی کرده و فرصتها و خلاهای موجود را شناسایی کنید.
بعد از آن با افراد داخلی مصاحبه کنید. از مدیرعامل، مدیر و همکارانتان بپرسید نظرشان درباره سایت فعلی چیست. سایر افراد میتوانند مشکلاتی که در سایت با آن روبرو شده اند را مطرح کرده و نظرات ارزشمندی ارائه کنند.
سپس برای ارزیابی نحوه مرور سایت، از فرایند مرتب سازی کارت (Card sorting) استفاده کنید. این کار به شما کمک میکند که تشخیص دهید آیا بازدیدکنندگان به راحتی به بخشهای مختلف سایت دسترسی دارند یا خیر.
مرتب سازی کارت تکنیکی است که میتوانید بدون داشتن تجربه خاصی آن را انجام دهید. این تکنیک به دو روش باز و بسته انجام میشود.
در روش باز، شما نام صفحات مختلف سایتتان را روی کارتهای شاخص مینویسد و آنها را بدون هیچ ترتیب خاصی قرار میدهید. سپس از افرادی خارج از کمپانی دعوت میکنید که کارتها را سازماندهی کنند.
از آنها بخواهید که کارتها را بر اساس تشابه دسته بندی کنند. فرایند مرتب کردن کارتها را با همه افراد انتخابی انجام دهید و به الگوهایی که ایجاد میشود توجه کنید. دقت کنید که انتخاب هر فرد برای گروه بندی صفحات سایتتان به چه صورت است. طراحی سایتتان را به گونهای انجام دهید که انعکاسی از این یافتهها باشد.
اما اگر از قبل درباره دسته بندیهای مختلف تصمیم گیری کردید، میتوانید مرتب سازی بسته را انجام دهید.
در این روش دسته بندی را برای شرکت کنندگان مشخص کرده و سپس از آنها درخواست میکنید که کارتهای شاخص را در این دستهها قرار دهند.
چه مرتب سازی را به صورت باز انجام دهید و چه بسته، راحت ترین راه برای مستندسازی نتایج به دست آمده توسط هر فرد، عکس گرفتن از مرتب سازی انجام شده یا ترسیم سریع طرحی از نحوه سازماندهی کارتهاست.
پس از تکمیل مرتب سازی کارتها، تست مفیدبودن را انجام دهید. چند کاربر معمولی را انتخاب کرده و نحوه استفاده از سایتتان توسط آنها را مشاهده کنید. میتوانید از نرم افزارهای تست کاربر مثل Hotjar استفاده کنید، تست را به صورت حضوری انجام دهید یا با استفاده از برنامهای مثل GoToMeeting به صورت بلادرنگ و لحظهای نحوه استفاده از سایتتان توسط کاربران را مشاهده کنید.
مسلماً با مشاهده نحوه استفاده از وبسایتتان مشکلات و بخشهایی که نادیده گرفته شده اند را شناسایی میکنید. همچنین متوجه میشوید که افراد هنگام مرور سایت شما با چه سوالاتی روبرو میشوند.
برای این تست از مشتریان فعلی و افرادی که مشتری شما نیستند استفاده کنید. هر چه این ترکیب قوی تر باشد، نتایج شما هدفمندتر خواهند بود. اگر در دعوت از کاربران برای شرکت در این تست مشکل دارید، میتوانید با ارائه یک آفر ویژه یا کد تخفیف آنها را تشویق به انجام این کار کنید.
مخاطبین مختلف، تجربیات متفاوتی در سایت شما خواهند داشت. بنابراین به شخصیت خریدار خوب فکر کنید و سعی کنید افرادی را برای تست انتخاب کنید که با این شخصیت همخوانی داشته باشند. از فرم غربالگری (screener) برای تعیین مناسب بودن کاندیدها استفاده کنید.
برای اینکه فرایند تست تا حد امکان واضح و مشخص باشد، از شرکت کنندگان درخواست کنید که یک کار خاص را انجام دهند. یک مشکل یا سوال متداول یا نیازی که بازدیدکنندگان سایتتان دارند را انتخاب کرده و از شرکت کنندگان درخواست کنید که با مرور سایتتان سعی کنند این مشکل را حل کنند.
در هنگام اجرای تست سودمندی و ارزیابی نتایج آن به مفید بودن، جذابیت، بصری بودن، انسجام و دسترس پذیری سایتتان توجه داشته باشید.
حتماً هر سوال را از تمام افراد به صورت مشابه بپرسید و سعی نکنید آنها را برای یافتن پاسخ راهنمایی کنید. راحت ترین راه برای اطمینان از ایجاد یک فرایند تست خوب، نوشتن یک متن و پیروی از آن است.
همچنین، باید نتایج تست را ثبت کنید. سعی کنید از نتایج یادداشت برداری کرده یا حتی جلسات را ضبط کنید تا آموختههای شما از این جلسات به خوبی ثبت و مستندسازی شوند.
در نهایت، تا وقتی که نتایج شما را شگفت زده نکرده اند به اجرای تستهای سودمندی ادامه دهید. این امر نشان دهنده آن است که سایز نمونه به اندازه کافی بزرگ بوده و شما موارد مناسب و درستی را ارزیابی کرده اید.
پس از اجرای تستهای سودمندی، مرحله بعد در طراحی مجدد تجربیات کاربری، تهیه یک راهنمای سبک است.
راهنمای سبک به حفظ انسجام کمک میکند. این راهنما میتواند حاوی دستورالعملهایی برای انتخاب فونت مثل نوع، اندازه و رنگ آن باشد. میتوانید طرح لوگو و صفحات را هم در این راهنما تعیین کنید. با تعیین پارامترهای طراحی میتوانید تجربهای منسجم برای کاربران سایت ایجاد کنید.
همچنین میتوانید برای محتوای نوشتاری هم دستورالعملهایی تهیه کنید مثل لحن یا زبان مورد استفاده برای شخصیت خریدار مورد نظر.
حتماً کمی وقت صرف کرده و مطمئن شوید که راهنمای سبک شما به روز است یا اگر راهنمایی ندارید حتماً یکی تهیه کنید. به خاطر داشته باشید که راهنمای سبک یک داکیومنت زنده است و باید به مرور زمان توسط اعضای مختلف تیم شما بروزرسانی شود.
آخرین مرحله در طراحی مجدد تجربیات کاربری تهیه لیستی از مواردی است که نیاز به تغییر دارند. درواقع باید چندین لیست تهیه کنید.
جهت تهیه این لیستها به ارزیابی که در مرحله اول از وبسایتتان انجام دادید رجوع کنید. بر اساس نیازهای فعلی وبسایتتان دو لیست مجزا تهیه کنید، یک لیست از مواردی که نیاز به بهبود دارند و یک لیست از مواردی که باید اصلاح شوند تهیه کنید.
یک روش تهیه چنین لیستهایی، تعیین مواردی است که “باید” یا “بهتر است” در یک بازه زمانی مشخص به آنها دست پیدا کنید. به عنوان مثال یک نمونه از این بایدها، افزودن بخش “محصولات” به منوی ناوبری است. این کار باید در اسرع وقت انجام شود.
یک مثال برای تغییراتی که بهتر است انجام شوند، تجدید نظر در الگوی صفحه فرود سه ستونی پس از مشخص شدن عملکرد نامطلوب چنین صفحهای (با توجه به تحلیلها و تستهای صورت گرفته) است. این مورد جزء مواردی است که داشتن آن خوب است اما نیازی نیست که حتماً در آینده نزدیک صورت بگیرد.
پس فرایند طراحی مجدد تجربیات کاربری به این صورت بود. در ابتدا یک بررسی از محتوا انجام داده، با افراد داخل سازمان مصاحبه کنید، جلسات مربوط به مرتب کردن کارتها را برگزار کنید، تست سودمندی را انجام دهید، یک راهنمای سبک و در نهایت لیست تغییرات مورد نیاز را تهیه کنید.
کل این فرایند زمان زیادی میبرد زیرا هر مرحله شامل برنامه ریزی، تحقیق و تست است. برخی مراحل هرگز تمام نمیشوند. شما باید لیست آیتمهایی که نیاز به تغییر دارند و راهنمای سبک را دائماً تغییر دهید. با اجرای تحقیقاتتان بر اساس این روش، راههای مختلفی برای بهبود سایتتان و بهینه سازی آن جهت ایجاد تجربیات کاربری بهتر پیدا میکنید.
منبع: HubSpot.com
دیدگاهتان را بنویسید