کلمات کلیدی چیست و چگونه کلمات کلیدی انتخاب کنیم ؟
مدتها بازاریابان دیجیتال کل تقویم محتوای خودشان را حول کلمات کلیدی خاصی سازماندهی میکردند؛ آنها با تیم خودشان همکاری میکردند تا درباره کلمات کلیدی مرتبط با محصولات یا خدمات خودشان همفکری و مشورت کرده و تمام انواع کلمات کلیدی مرتبط را پیدا میکردند تا بتوانند ترافیکی جذب سایتشان کنند که احتمال تبدیل آن زیاد باشد.
نهایتاً این روش کار کرد. کاربران از سراسر دنیا کلمات خاصی را در یک موتور جستجو تایپ میکنند و اگر هدف و قصد آنها با کلمات کلیدی شما همخوانی داشت، آنها به سمت سایت شما هدایت میشدند.
متاسفانه با گذشت زمان ناشران محتوا شروع به انتشار محتوای نامربوط و ضعیفی برای کلمات کلیدی کردند تا ترافیک بیشتری را جذب کنند. در این وضعیت موتورهای جستجو دیگر به کاربران برای پیدا کردن اطلاعات مورد نیازشان کمک نمیکردند زیرا جستجوها به یافتن اطلاعات مرتبط منجر نمیشد – کاربران به صفحاتی هدایت میشدند که فقط با کلمات کلیدی پر شده بودند.
در نهایت موتورهای جستجو متوجه شدند که باید برای مقابله با محتوای بد و ضعیف آماده شوند. از آنجایی که پیشگام موتورهای جستجو گوگل بود و الگوریتمهای جستجوی آن که دائماً در حال تغییر بودند پیشرفته تر شدند، قدرت کلمات کلیدی کمتر شد تا بیشتر به سمت رویکردی مبتنی بر زمینه و مفهوم حرکت کنند.
امروزه شاهد مقالاتی با عناوینی هستیم که ادعا میکنند قدرت کلمات کلیدی از بین رفته تا نشان دهند حالا دنیای سئو مثل گذشته صرفاً مبتنی بر کلمات کلیدی نیست.
اما این به آن معنا نیست که کلمات کلیدی کاملاً بی تاثیر و بی اهمیت هستند؛ هر چند در حال حاضر کلمات کلیدی به اندازه قبل در حوزه سئو اهمیت ندارند اما هنوز هم برای افزایش ترافیک ارگانیک بسیار مهم و حیاتی محسوب میشوند.
آموزش یافتن بهترین کلمات کلیدی در صورتیکه با یک چشم انداز جدید و به روز شده با آن کار کنید میتواند کمک زیادی به استراتژی محتوای شما کند و در این مطلب چگونگی انجام این کار را به شما خواهیم گفت.
کلمات کلیدی چیست ؟
کلمات کلیدی سئو به کلمهها یا عباراتی گفته میشود که مشخص میکنند یک قطعه محتوا درباره چه موضوعی است. کلمات کلیدی به موتورهای جستجو امکان میدهند که محتوای شما را به نحو شایسته رتبه بندی کنند و به کاربران نیز برای یافتن محتوایی مرتبط با کوئریهای جستجویشان کمک میکنند. به عنوان مثال ممکن است شما در گوگل این عبارت را جستجو کنید “هشتگهای محبوب اینستاگرام” و یک پست وبلاگی که برای عبارت کلیدی “هشتگهای اینستاگرام” رتبه گرفته باشد در صفحه اول نمایان خواهد شد.
وقتی یک موتور جستجو وبسایتی را پویش کرده و تعیین میکند آن وبسایت مربوط به چه موضوعی است، پس از آن میتواند یک قطعه محتوا را با کلمات کلیدی خاصی که جستجو شده اند، ارتباط دهد. به این ترتیب برای هر جستجو محتوای مرتبطی نمایش داده خواهد شد.
همانطور که پیش از این اشاره شد، مدتها این شرایط باعث شده بود که بلاگرها محتوای تولیدی خودشان را با لیست کلمات کلیدی خاصی پر کرده و با این کار رتبه خوبی بگیرند – اما حالا شرایط تغییر کرده است. الگوریتمهای جستجو پیچیده تر شده و در نتیجه باعث شدند نحوه ربط دادن کلمه کلیدی با محتوا نیز تغییر کند.
در حال حاضر هر چند کلمات کلیدی هنوز هم برای مفهوم بخشی و برنامه ریزی در زمینه استراتژی محتوا اهمیت دارند اما اثربخشی آنها کاملاً به مفهوم بستگی دارد.
به خاطر داشته باشید که هدف یک موتور جستجو ارائه مرتبط ترین و مناسب ترین محتوا برای هر کاربر است. هر موتور جستجویی هدف دارد تجربهای مشابه با شیوه برقراری ارتباط در زندگی واقعی برای افراد فراهم کند. اگر فردی در خیابان به شما نزدیک شده و بگوید “بازاریابی” احتمالاً گفتگو با او از نظر شما جذابیتی نخواهد داشت (و شاید تصور کنید آن فرد دیوانه است!).
اما اگر در یک کافی شاپ نشسته باشید و همین فرد به شما بگوید “من از تولید محتوایی که به مردم کمک کند در زمینه بازاریابی دیجیتال بهتر عمل کنند، لذت میبرم” شما شرایط و زمینه لازم برای قصد و منظور او را دارید و میتوانید یک گفتگو را آغاز کنید.
کلمات کلیدی هم به همین صورت عمل میکنند. قدرت یک کلمه کلیدی در خود آن کلمه نیست بلکه در زمینه و مفهومی است که از آن کلمه کلیدی استفاده میشود. درباره درک موضوع یک محتوا توسط موتورهای جستجو، کل وبسایت خودتان را مثل اجزای مختلف یک جمله در نظر بگیرید. ممکن است یک پست وبلاگی حول کلمه کلیدی “نرمافزار” نوشته شده باشد اما اگر فقط همین پست درباره این موضوع باشد و در سایر پستهای وبسایتتان اشارهای به نرمافزار نشده باشد، احتمالاً ترافیک ارگانیک چندانی برای آن پست دریافت نخواهید کرد.
اما اگر شما چندین مطلب مختلف در رابطه با نرم افزارهای B2B نوشته باشید و آن را طبق مدل خوشهای (topic cluster) سازماندهی کرده باشید تا نشان دهید در این حوزه یک وبسایت معتبر هستید، گوگل شرایط مورد نظر را در سایت شما مشاهده خواهد کرد. کلمه کلیدی “نرم افزار” به تنهایی در نظر گوگل نمایان نمیشود بلکه شما با این کار به گوگل و سایر موتورهای جستجو اعلام میکنید: “من در زمینه این موضوع تخصص دارم بنابراین احتمالاً این محتوا برای افرادی که چنین عبارتی را جستجو میکنند، مفید است.”
متاسفانه، اینترنت جای شلوغی است و غیرممکن است که شما تنها کسی باشید که در رابطه با یک موضوع خاص مطلب مینویسد … بنابراین حتی اگر محتوایی فوق العاده درباره یک کلمه کلیدی خاص تولید کنید و زمینه و شرایط لازم را برای موتورهای جستجو فراهم کنید تا محتوای شما را درک کنند، چگونه میتوانید بین این شلوغی و این حجم عظیم از محتوا دیده شوید؟
اینجاست که بحث سختی کلمات کلیدی وارد عمل میشود.
سختی کلمات کلیدی چیست ؟
سختی کلمات کلیدی که به نام میزان رقابتی بودن کلمات کلیدی هم شناخته میشود، معیاری است که نشان میدهد دریافت رتبههای خوب برای یک کلمه کلیدی خاص چقدر سخت است. علاوه بر تعداد محتوایی که قبلاً برای یک کلمه کلیدی خاص رتبه گرفته اند، اعتبار دامنه و حجم جستجوهای غیررایگان هم از جمله عوامل تاثیرگذار بر سختی کلمات کلیدی در هر کوئری جستجویی هستند. هر چه سختی یک کلمه کلیدی کمتر باشد، رتبه گرفتن برای آن آسان تر خواهد بود.
اغلب مواقع کلمات کلیدی که بیشترین دشواری را دارند، کلماتی هستند که همه در یک صنعت به دنبال رتبه گرفتن برای آنها هستند. برای مثال، کلمات کلی مثل “بیمه”، “بازاریابی” یا “تکنولوژی” همگی به شدت رقابتی هستند چون به بسیاری از جستجوها ارتباط دارند و هزاران مطلب درباره چنین موضوعاتی نوشته شده است.
بازار برای چنین کلماتی کاملاً اشباع شده است. گرفتن رتبه برای کلمهای مثل “بازاریابی” مثل ساختن یک کافی شاپ معمولی و بی نام و نشان بین یک استارباکس و یک دانکن دوناتس است – شاید هر از گاهی شخصی برای خرید به شما سر بزند اما اگر کسی در محدوده شما به دنبال خرید قهوه باشد، به احتمال زیاد به یکی از مغازههای شناخته شده مراجعه خواهد کرد.
برای اینکه کسب و کار شما بتواند واقعاً در زمینه سئو موفقیت آمیز عمل کند، بسیار مهم است که کلمات کلیدی کمتر رقابتی را در نظر بگیرید. تمرکز روی کلمات کلیدی اقتصادی یا کمتر رقابتی به شما کمک میکند تا به دیگران نشان دهید چه چیزی شما را از سایرین متمایز کرده و مخاطبینی را جذب کنید که برای کسب و کارتان مناسب تر از همه باشند.
اگر به همان مثال کافی شاپ برگردیم، تمرکز روی کلمات کلیدی کمتر رقابتی مثل این است که خودتان را به عنوان تنها کافه مخصوص گربهها در شهر معرفی و برندسازی کنید. در چنین شرایطی دیده شدن آسانتر خواهد بود زیرا شما متمرکز بر چیزی میشوید که باعث منحصربفرد شدن شما از دید شخصیت خریدار موردنظرتان میشود.
به هر حال شخصی که به دنبال یک کافی شاپ مخصوص گربهها است تا در آنجا استراحت و ریلکس کند، احتمالاً با شخصی که میخواهد در مسیر کارش یک قهوه فوری میل کند، تفاوت دارد – مثل اینکه فردی که کلمه “تکنولوژی” را جستجو میکند با شخصی که عبارت “سرویس تنظیم و راه اندازی تکنولوژی برای کسب و کارهای کوچک” را جستجو میکند، یکسان نیست.
حرکت به سمت کلمات کلیدی کمتر رقابتی به شما امکان میدهد که حوزه کاری خودتان را به صورت واضح تعریف کرده و در یک حوزه تخصصی خاص برای خودتان اعتبار و آوازه کسب کنید. از آنجایی که رقابت بر سر این کلمات کمتر است احتمال اینکه بتوانید خودتان را در رابطه با یک موضوع خاص به عنوان یک فرد یا کسب و کار پیشگام معرفی کنید بیشتر خواهد بود – و نهایتاً در زمینه سئو به دست آوردن اعتبار و شهرت اهمیت فوق العاده زیادی دارد.
هر چقدر در زمینه موضوعات مرتبط با رشته و حوزه کاری خودتان اعتبار بیشتری کسب کنید، وبسایت شما در مجموع معتبرتر خواهد بود. کسب اقتدار و اعتبار از طریق تولید محتوای خوب، بک لینک و تجربیات کاربری عالی بهترین راه برای محکم کردن جای پای خود و افزایش توانایی رقابت شما برای کلمات کلیدی رقابتی تر و ارزشمندتر است.
متاسفانه در زمینه سئو هیچ راهکار جادویی واحدی وجود ندارد. برای اینکه در موتورهای جستجو رتبه خوبی بگیرید باید دائماً محتوایی باکیفیت بالا تولید کرده و از قبل برای مطالب تولیدی خودتان یک برنامه ریزی بلند مدت داشته باشید.
چگونه کلمات کلیدی انتخاب کنیم ؟
- شخصیت کاربران موردنظرتان را به صورت واضح تعریف کنید.
- تمرکز خودتان را محدودتر کرده و در رابطه با وضعیت رقابت تحقیق کنید.
- دادهها را جمع آوری کرده، نتایج را تحلیل کرده و این فرایند را تکرار کنید.
۱٫ شخصیت موردنظرتان را به صورت واضح تعریف کنید
داشتن شناخت و درکی واضح از مخاطب ایده آل کلید موفقیت هر بازاریاب است. بخصوص در رابطه با مطالعه کلمات کلیدی مشخص کردن سوالاتی که میتوانید برای شخصیت موردنظرتان به آنها پاسخ دهید یا مشکلاتی که میتوانید برایشان حل کنید اهمیت زیادی دارد. در این مرحله فکر کردن درباره مشکلات یا سوالات مخاطبین به صورت کلی تر بدون مشکل است.
به عنوان مثال اگر شما موسسهای هستید که در زمینه روابط عمومی فعالیت دارد، باید لیدهایی پیدا کنید که به دنبال استخدام یک شرکت واسط هستند تا به آنها برای اداره یک کمپین در زمینه روابط عمومی کمک کند. برای انجام این کار میتوانید فعالیت خودتان را با نوشتن محتوایی شروع کنید که به این سوال پاسخ دهد “چگونه میتوانیم یک کمپین روابط عمومی موفق اجرا کنم.”
یک صفحه کلی و جامع نقطه شروع بسیار خوبی برای ساختن یک صفحه ستون (pillar page) برای خوشه محتوا است.
۲٫ تمرکز خودتان را محدودتر کرده و درباره وضعیت رقابت تحقیق کنید
پس از اینکه سوال یا مشکل کلی که قرار است با آن مقابله کنید را مشخص کردید وقت آن رسیده که خاص تر عمل کنید. خاص تر عمل کردن به شما امکان میدهد که محتوا را برای مخاطبین خودتان تهیه و عرضه کنید و از کلمات کلیدی کمتر رقابتی استفاده کنید.
می توانید تمرکز خودتان را با استفاده از lsigraph.com محدودتر کنید، LSI یا latent semantic indexing (نمایه سازی معنایی پنهان) فرایند تولید انواع مختلف یک کوئری جستجو است که با تعیین میزان ارتباط یک عبارت جستجو با سایر عبارتهای جستجو انجام میشود. استفاده از ابزارهای نمایه سازی معنایی پنهان، راهی برای گرفتن ایده و تولید سریع و آسان تعداد بسیار زیادی کلمه کلیدی است.
پس از آن استفاده از سایر ابزارها برای تحلیل میزان رقابتی بودن یک کلمه کلیدی با ابزار تحقیق کلمات کلیدی مثل Google’s Keyword Planner ، به شما کمک میکند تا استخراج کلمات کلیدی سایت را انجام دهید و تعیین کنید کدامشان بیشترین پتانسیل را برای کسب و کارتان دارند. باز هم اگر محتوا را به صورت خوشهای سازماندهی میکنید، این راه خوبی برای انتخاب زیرموضوعات و محتوای پشتیبان است.
۳٫ جمع آوری دادهها، تحلیل نتایج، تکرار
وقتی درباره کلمات کلیدی خاص محتوا تولید میکنید، به خاطر داشته باشید که یک استراتژیت محتوای حرفهای به صورت تصادفی و بی هدف محتوا تولید نمیکند. سعی کنید از ابزاری مثل Google Search Console استفاده کنید تا مشخص کنید عملکرد شما برای انتخاب کلمات کلیدی سئو به چه صورت است.
همچنین، Google Search Console به شما کمک میکند تا متوجه شوید که آیا از کلمات کلیدی که جهت رتبه گرفتن برای آنها برنامه ریزی نکرده بودید، ترافیکی دریافت میکنید یا خیر و همین میتواند به برنامه ریزی برای استراتژیهای آینده کمک کند. داشتن چنین اطلاعاتی برای بهبود و تقویت برنامه ریزی شما و تشخیص حوزههایی که پتانسیل زیادی برای تولید مشتری جدید دارند، کمک میکند.
چه تازه کار برنامه ریزی برای کلمات کلیدی را شروع کرده باشید چه به دنبال بهبود و تقویت راهکارهای سئو داخلی باشید که از قبل آغاز کردید، همواره شخصیت مشتری را در نظر داشته باشید و همزمان با جمع آوری دادهها از تنظیم و تغییر استراتژی خودتان واهمه نداشته باشید. بازاریابی جاذبهای خوب یعنی رساندن محتوای درست و مناسب به دست مشتریان مورد نظر هنگامی که به آن نیاز داشته باشند و داشتن یک رویکرد هوشمندانه در رابطه با کلمات کلیدی راهی فوق العاده برای دستیابی به این هدف است.
منبع: hubspot.com
دیدگاهتان را بنویسید